شاید هندوستان بزرگترین جمعیت تاریخ جهان برای مراسم استقبال سفر هفته پیش ترامپ به هند را گرد هم نیاورده باشد؛ شمار این جمعیت از ۱۰ میلیونی که ترامپ انتظارش را داشت چند صفر کمتر داشت - اما شمار کشورهای دموکراتیکی که ترامپ در آنها با ضدیت و نفرت روبرو نشود و تنها روی خوش ببیند کم است.
در حالی که دموکراتها در آمریکا تقلا میکنند برای انتخابات نوامبر جانشینی منطقی و معقول معرفی کنند، سفر ترامپ به هند تمرینی بود برای آن که او به یک دولتمرد بینالمللی متشخص تبدیل بشود: یک نقش جدید برای دوره دوم ریاست جمهوریاش.
برنامه بازدید او خیلی بدون مشکل پیش رفت - گردهمایی استقبال از ترامپ (ناماسته ترامپ) با سوت و کف حضار که بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر بودند؛ حضور رمانتیک ترامپ و ملانی در تاج محل؛ چرخاندنِ چرخ ریسندگی مهاتما گاندی؛ و شرکت در ضیافت شام با سیاسیون و اشرافیون - با اعتماد به نفس کامل یک دیپلمات ماهر.
اتفاقاً من هم برای دیدار از خانواده به هند آمدهام. من در جنوب بودم و ۱۰۰۰ مایل با رئیس جمهور آمریکا، بانوی اول آمریکا، و سایر مقامات خانواده رئیس جمهور، که در میانشان حضور ایوانکا و جرد، پررنگتر از بقیه بود، فاصله داشتم. اما از تصاویری که دیدم معلوم بود که ترامپ و میزبان هندیاش در این سفر آنچه میخواستند به دست آوردهاند: تعریف و تمجیدهای بی حد و حصر؛ پیمان دوستی ابدی بین هند و آمریکا؛ تأکید دوباره بر یک ائتلاف سیاسی که قدر آن را در غرب خوب نمیدانند. مهمتر از همه اینکه هیچ اشارهای به آشوبهایی که با این سفر همزمان شده و-دهها کشته بر جای گذاشته است- نشد. منشأ این آشوبها قانون جدید شهروندی در هندوستان است که نسبت به مسلمانان تبعیضآمیز است.
جالب اینجاست ترامپ که بسیاری از اروپاییان، روشنفکران سرتاسر جهان و نیمی از مردم آمریکا از او بیزارند در بزرگترین دموکراسی جهان محبوب است و به او احترام میگذارند. در یکی از نظرسنجیهای انجام شده توسط مرکز تحقیقات پیو - که مرکز معتبر نظرسنجی در کشورهای مختلف است- نشان میدهد که تعداد هندیهایی که ترامپ را نیروی خیر میبینند در حال حاضر ۵۶ درصد است و پیوسته در حال افزایش است.
مودی، نخست وزیر هند، که به اندازه ترامپ جنجالبرانگیز بوده است، ترامپ را با اشتیاق در آغوش گرفته و شرط بسته که این رئیس جمهور مجدداً انتخاب خواهد شد. هندوستان به عنوان یک ابرقدرت نوظهور همانند آمریکا چین را رقیب و تهدیدی برای خود میبیند. پیوند نزدیک چین با پاکستان به خصومت هندوستان دامن میزند و زخم زبانهای ترامپ به مسلمانان به خوبی با نگرش طرفداران حزب ناسیونالیست هندوی مودی، یعنی حزب بهاراتیا جنتا، همساز است. سخنرانی ترامپ در گردهمایی استقبال، نمونه خوبی از فراست سیاسی بود و او بر رواداری مذهبی تأکید ورزید. اما تعصبات او آنقدر شناخته شده است که هندیها با خود میگویند: «او هم به همان چیزی فکر میکند که ما میکنیم.»
احساس نزدیکی با ترامپ فقط به دلیل تعصبات مشترک و منافع راهبردی نیست. هندوستان جمعیتی جوان و برخوردار از سواد دیجیتال دارد که با تسلط ترامپ بر رسانههای اجتماعی آشناست. بسیاری از هندیهایی که در میان ۷۲ میلیون دنبالکننده حساب توئیتر ترامپ هستند نکتهگوییهای صاف و بیپرده ترامپ را دوست دارند. این که میگویند انگلیسی یک زبان بینالمللی است حالا دیگر در توئیتهای ترامپ است که نمود پیدا میکند نه در ادبیات شکسپیر. یکی از همراهان باهوش ترامپ هم فکر توئیت کردن به زبان هندی به سرش زد و به دنبال آن ویدئویی بیرون آمد که ترامپ را یک جنگجوی افسانهای هندو نشان میداد. این کلیپ همه جا پخش شد.
در این دیدار ترامپِ معاملهگر از جنبههای تجاری هم کم نگذاشت. او قبل از آن که پایش به هند برسد تعرفههایی بر روی محصولات هندی گذاشته و خواستار آزادسازی نظام تجاری حمایتگر هند شده بود. یکی از مشکلات، ممنوعیت ورود محصولات لبنی آمریکا به هندوستان بود، آن هم به این علت که خوراکی که به گاوهای هندی داده میشود از خون حیوان گرفته میشود. این سیاست هند نسخه هندی ضدیت اروپاییها با گوشتهای هورمونی و مرغ کلرزده آمریکایی است. بعد از چماق، نوبت به هویج معامله رسید؛ یک معامله تجاری «بسیار بسیار بزرگ»، که از معاملهای که بوریس جانسون قولش را داده بود یک «بسیار» بیشتر دارد. هندوستان سهم بیشتری از ویزای کارگر ماهر در آمریکا میخواهد. آمریکا یک کانال بالقوه ۱۰ میلیارد پوندی قرارداد فروش اسلحه به هندوستان برای پهباد، موشک، هلیکوپتر، و خیلی چیزهای دیگر دارد. در سیاست «اول آمریکا» و «اول هند» خیلی چیزها برای معامله کردن وجود دارد.
ترامپ به دنبال سود سیاسی هم هست. او در دنیای سیاستِ هویتی آمریکا به حامیانی فراتر از طبقه کارگری سفیدپوست، بنیادگرایان مسیحی، و دارودسته جمهوریخواهان نیاز دارد. جمعیت به سرعت رو به افزایش هندی-آمریکاییها (در حال حاضر ۲.۶۵ میلیون هندی) ۸۴ درصد رأی خود را در سال ۲۰۱۶ به هیلاری کلینتون دادند. ترامپ با کمک مودی هر چقدر بتواند رأی این جمعیت را جلب میکند. بوریس جانسون نیز متوجه همین فرصت در بازار سیاسی بریتانیا شده است.
از طرفی، این گردهمایی رفقا در احمدآباد هندوستان توانسته است افکار عمومی را از کار دیگری که ترامپ در جنوب آسیا کرده است منحرف سازد: تسلیم شدن در برابر طالبان به شکل خفتبار. طالبان لطف کردهاند و قول دادهاند که دست از خشونت بردارند تا ترامپ بتواند نیروهای آمریکایی را اگر خدا بخواهد قبل از انتخابات نوامبر از آمریکا بیرون بکشد. به این ترتیب آمریکا هم بعد از بریتانیا و روسیه به لیست قدرتهای بزرگ شکست خورده از افغانها افزوده میَشود. اما ترامپ چون ترامپ است از این عقبنشینی یک فتحالفتوح سیاسی و نظامی حیرتانگیز میسازد: صلح در زمانه ما.
سفر هندوستان نکتههای زیادی درباره هندوستان مدرن به ما یاد میدهد و این که چرا اینقدر راحت با آمریکای ترامپ دل و قلوه رد و بدل میکند. روزگار ارزشهای سکولار، برنامهریزی سوسیالیستی و عدم تعهد مدتهاست به سر آمده است. دهاتی که حدود نیم قرن پیش دیده بودم حالا شهرکهای کوچکی شدهاند و انرژی در آنها جریان دارد؛ کوچههای آن را موتورسیکلتها، موتور گازیها و خودروها بند میآورند؛ کسب و کارها همه جا سبزه شدهاند؛ و خانهها با مزد کارگری کارخانهها یا پولهای ارسالی از خارج نوسازی میشوند. طبقه متوسطی که به سرعت در حال گسترش است، سبک زندگی غربی را در آینده میبیند: رؤیای آمریکایی با چاشنی فرهنگ و مذهب هندی.
از آنچه که سیاست مترقی میخوانیم دیگر چیزی در هندوستان نمانده است. حزب کنگره که زمانی حزب غالب بود دیگر آن هیبت سابق را ندارد. رهبران این حزب دعوت به ضیافت شام ترامپ را تحریم کردند، نه به این خاطر که ترامپ را قبول ندارند، بلکه به تلافی دعوت نشدن رئیس حزب و بزرگ خاندان گاندی، سونیا گاندی، دست به این عمل سطحی زدند.
بارقههایی از امید از جنبش #MeToo که علیه بدرفتاری با زنان مبارزه میکند دیده میشود؛ برخی از فعالان محیط زیست از سرعت تخریب محیط زیست نگرانند؛ چند حزب آزادیهای مدنی برای حقوق اقلیت مبارزه میکنند؛ و یک حزب ضدفساد چندی پیش در دهلی دوباره انتخاب شد. اما هنوز پاسخی منسجم برای سیاستهای عوامگرایانه و فرقهای و جماعت قویپنجگان وجود ندارد. برای ترامپ، هندوستان واقعا به یک خانه دوم تبدیل شده است.
© The Independent